مریضی نفسم
سلام به بهار زندگی مامان
سلام به دوستای گل آینازی
آینازی مامان مریض شده.خیلی حالش بعد بود سرما خورده شدید سوگلی مامانو چشم زدن.خیلی اذیت شدی نفسم هر چی بگم کم گفتم خیلی ناراحت بودم من که همش گریه میکردم باباجونی که همدم مامانی باشه همیشه دلداریم میداد که گریه نکنم ............
مامان و باباجونی شبانه روز بالا سرت بیدار بودن ازت مواظبت میکردن تا وروجکمون حالش خوب بشه
مامان به خاطر شما ٣ روز سر کار نرفتم از شما پرستاری میکردم تازه امروز اومدم سر کار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی